کد مطلب:2680 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

آغاز تدوین و تألیف
آغاز تدوین و تألیف

غالباً مستشرقین و اتباع و اذنابشان مدعی می شوند كه در صدر اسلام یعنی در زمان خلفای راشدین تدوین و تألیف كتاب رایج نبود بلكه ممنوع بود و حتی جمله هایی از رسول خدا روایت می شد مبنی بر منع از كتابت و تألیف، ولی تدریجاً كه اسلام توسعه یافت تألیف و تدوین رایج گشت و احادیثی مبنی بر توصیه و تشویق تألیف و تصنیف از پیغمبر اكرم روایت كردند.

جرجی زیدان می گوید:

«خلفای راشدین از شهری شدن عربها بیم داشتند، از آن رو كه به عقیده آنان پس از شهری شدن، نشاط و سادگی آنان باقی نخواهد ماند و لهذا عربها را از تدوین و تألیف كتب باز می داشتند ... اما كم كم اسلام انتشار یافت و ممالك اسلامی وسیع شد و صحابه در اطراف متفرق گشتند و فتنه و آشوب برخاست و آراء و عقاید، مختلف گشت و مراجعه و استفتا فزونی یافت. ناچار مسلمانان به تدوین حدیث و فقه و علوم قرآن پرداختند و به استدلال و اجتهاد و استنباط تمسك جستند ... و از آن رو نه تنها كتابت را مكروه نشمردند، بلكه آن را مستحب دانستند و به احادیث زیر كه انس بن مالك از پیغمبر روایت كرد رجوع نمودند.» «2»

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 392

آنچه جرجی زیدان به خلفای راشدین نسبت می دهد دروغ محض است. نه مسأله شهری شدن مطرح بوده است و نه مسأله منع از تدوین و تألیف كه جرجی زیدان فرع بر آن دانسته است. مسأله ای كه بوده است و جرجی زیدان و دیگران به آن شاخ و برگ داده اند یكی ممنوعیت صحابه پیغمبر از خروج از مدینه و توطّن در نقطه دیگر است و دیگر منع از كتابت احادیث نبوی است، و این هر دو مربوط است به خلیفه دوم نه به همه خلفای به اصطلاح راشدین. چنانكه می دانیم در قدیمی ترین كتب تاریخ اسلامی اختلاف نظر علی علیه السلام و بعضی دیگر از صحابه از یك طرف و عمر و بعضی صحابه دیگر از طرف دیگر در مسأله كتابت حدیث ذكر شده است و ما بعداً درباره این موضوع سخن خواهیم گفت. خود مساله خروج از مدینه و توطن در نقطه دیگر- چنانكه می دانیم- وسیله علی علیه السلام كه كوفه را دارالخلافه قرار داد و برخی صحابه دیگر نقض شد. علیهذا سخن جرجی زیدان «اصلًا» و «فرعاً» بی اساس است.

ادوارد براون نیز مدعی است كه در قرن اول هجری با اینكه شور علمی مسلمانان فوق العاده زیاد بود، كتابی تدوین نشد؛ كلیه معلومات سینه به سینه و نسل به نسل شفاهاً منتقل می گشت و قرآن تقریباً تنها اثری بود كه به نثر عربی باقی بود. می گوید:

«كسب علم (در قرن اول هجری) فقط به وسیله مسافرت میسر می شد و سفرهایی كه در طلب علم می كردند و در وهله اول نخست به مقتضای اوضاع و احوال هر سفر جهات موجبه ای داشت لكن به تدریج سفر رسم شد و سرانجام تقریباً به یك نوع جنون مبدل گردید و احادیثی از قبیل حدیث ذیل مؤید سفرهای علمی شد: پیغمبر فرمود هر كه راهی را در طلب علم طی كند خدا او را به راهی كه به بهشت منتهی می گردد می برد ...

مكحول اصلًا بنده ای بود در مصر كه چون آزاد گشت حاضر نشد از آن مملكت خارج شود مگر وقتی كه جمیع علوم متداول در مصر را كسب نمود و پس از آنكه به این كار توفیق یافت به حجاز و عراق و شام رفت تا حدیث معتبری درباره تقسیم غنایم به دست آورد ...» «1»

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 393

ولی این نظر بی اساس است. از مطالعه دقیقتر در آثار صدر اسلام معلوم می گردد كه كتابت و یادداشت از زمان پیغمبر اكرم معمول شد و ادامه یافت. مدارك فراوان برای اثبات این مدعا وجود دارد. در پاورقی ترجمه فارسی جلد اول تاریخ ادبیات براون، قسمتی از كتاب مصنفات الشیعة الامامیة فی العلوم الاسلامیة تألیف علامه فقید شیخ الاسلام زنجانی بر رد نظریه امثال براون نقل كرده و خلاف آن را اثبات كرده است «1». همچنین علامه جلیل، مرحوم آیة اللَّه سیدحسن صدر (اعلی اللَّه مقامه) در كتاب بسیار نفیس تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام كذب و بطلان این نظریه را اثبات كرده اند و ما ضمن مباحث آتیه قسمتی از آنها را نقل خواهیم كرد. فعلًا ما برای پرهیز از اطاله سخن از نقل آنها خودداری می كنیم «2».